سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و ابن جریر طبرى در تاریخ خود از عبد الرحمن پسر ابى لیلى فقیه روایت کرده است ، و عبد الرحمن از آنان بود که با پسر اشعث براى جنگ با حجاج برون شد . عبد الرحمن در جمله سخنان خود در برانگیختن مردم به جهاد گفت : روزى که با مردم شام دیدار کردیم ، شنیدم على ( ع ) مى‏فرمود : ] اى مؤمنان آن که بیند ستمى مى‏رانند یا مردم را به منکرى مى‏خوانند و او به دل خود آن را نپسندد ، سالم مانده و گناه نورزیده ، و آن که آن را به زبان انکار کرد ، مزد یافت و از آن که به دل انکار کرد برتر است ، و آن که با شمشیر به انکار برخاست تا کلام خدا بلند و گفتار ستمگران پست گردد ، او کسى است که راه رستگارى را یافت و بر آن ایستاد ، و نور یقین در دلش تافت . [نهج البلاغه]
 
جمعه 89 آذر 26 , ساعت 6:47 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم

امام حسین (ع) نشسته بود و مشغول تعمیر شمشیر خویش بود و در این ضمن اشعاری را زیر لب زمزمه می کرد:

یا دَهرُ اُفّ لَکَ مِن خَلیلِ

کَم لَکَ بِالاِشراقِ وَ الاَصیـلِ

مِن طالب وَ صاحِب قَتیل

وَ الدَّهرُ لا یَقنَــــعُ بِالبَـــدیلِ

و کُلُّ حَیٍّ سالِکٍ سَبیل

ما اَقربَ الوَعدُ اِلَی الرَّحیــلِ

 وَ اِنَّما الاَمرُ اِلَی الجَلیـــــــلِ

"ای روزگار! اف بر دوستی تو! چه بسا یاران و طالبانی را که در بامداد و شامگاهت کشتی. آری! روزگار بجای آنان دیگری را نپذیرد. به راستی که پایان کار در دست خدای شکوهمند است و هر زنده ای باید این راه را طی کند."

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ