سفارش تبلیغ
صبا ویژن
برترین دانش لا اله إلاّ اللّه است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 
جمعه 89 آذر 26 , ساعت 6:47 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم

امام حسین (ع) نشسته بود و مشغول تعمیر شمشیر خویش بود و در این ضمن اشعاری را زیر لب زمزمه می کرد:

یا دَهرُ اُفّ لَکَ مِن خَلیلِ

کَم لَکَ بِالاِشراقِ وَ الاَصیـلِ

مِن طالب وَ صاحِب قَتیل

وَ الدَّهرُ لا یَقنَــــعُ بِالبَـــدیلِ

و کُلُّ حَیٍّ سالِکٍ سَبیل

ما اَقربَ الوَعدُ اِلَی الرَّحیــلِ

 وَ اِنَّما الاَمرُ اِلَی الجَلیـــــــلِ

"ای روزگار! اف بر دوستی تو! چه بسا یاران و طالبانی را که در بامداد و شامگاهت کشتی. آری! روزگار بجای آنان دیگری را نپذیرد. به راستی که پایان کار در دست خدای شکوهمند است و هر زنده ای باید این راه را طی کند."

 


جمعه 89 آذر 26 , ساعت 6:30 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم

امام (ع) از ابن سعد خواست که با وی ملاقات کند و شبانه در میان دو سپاه ملاقات کردند. چون عمر بن سعد به اردوگاه خود بازگشت، نامه ای به ابن زیاد نوشت که خدا آتش جنگ را خاموش کرد و با هم توافق کردیم! اکنون حسین بن علی آماده است که به حجاز بازگردد. با رسیدن این نامه ابن زیاد نرم شد، اما شمر بن ذی الجوشن گفت این فرصت را غنیمت شمار و دست از حسین بن علی برمدار.

ابن زیاد گفت راست می گویی پس خودت رهسپار کربلا باش و این نامه را به ابن سعد برسان که حسین و یارانش بدون شرط تسلیم شوند و آنگاه ایشان را به کوفه فرستد و گرنه با ایشان بجنگد و اگر هم ابن سعد زیر بار نرفت، تو خود فرمانده سپاه باش و گردن او را بزن و سرش را برای من بفرست!

...

آنگاه عمر سعد بر مرکب خود سوار شده در مقابل لشکر خود ایستاد و گفت: "یا خیل الله ارکبی و بالجنة ابشری"! عجب! این جمله از گفته های رسول خداست!

 


پنج شنبه 89 شهریور 18 , ساعت 4:53 صبح
بسم الله الرحمن الرحیم
اَلوِداع یا شَهرَ رَمضان، اَلوِداع یا شَهرَ المَغفِرَةِ وَ الرِّضوان ...

پنج شنبه 89 شهریور 18 , ساعت 4:44 صبح
بسم الله الرحمن الرحیم

اللّهُمَّ غَشِّنی بِالرَّحْمَةِ وَ ارْزُقْنی فیهِ التَّوفیقِ والعِصْمَةِ وَ طَهِّرْ قَلْبی مِن غَیاهِبِ التُّهْمَةِ یا رَحیماً بِعبادِهِ المُؤمِنین.

خدایا بپوشان در آن با مهر و رحمت و روزى کن مرا در آن توفیق و خوددارى و پاک کن دلم را از تیرگیها و گرفتگى‌هاى تهمت اى مهربان به بندگان با ایمان خود.


چهارشنبه 89 شهریور 17 , ساعت 5:7 صبح
بسم الله الرحمن الرحیم

اللّهُمَّ وَفِّر حَظّی فیهِ مِنَ النَّوافِلِ وَ اَکْرِمْنی فیهِ بإحْضارِ المَسائِلِ و قَرّبِ فیهِ وَسیلَتی اِلَیکَ مِن بَینِ الوَسائِل یا مَن لا یَشْغَلُهُ اِلحاحُ المُلِحّین.

خدایا زیاد کن بهره مرا در آن از اقدام به مستحبات و گرامى دار در آن به حاضر کردن و یا داشتن مسائل و نزدیک گردان در آن وسیله‌ ام به سویت از میـان وسیله ‌ها، اى آنکه سرگرمش نکند اصرار و سماجت اصرارکنندگان.


سه شنبه 89 شهریور 16 , ساعت 5:39 صبح
بسم الله الرحمن الرحیم

اللهُمَّ ارْزُقْنی فیهِ فَضْلَ لَیْلَةِ القَدْرِ وصَیِّرْ أُموری فیهِ مِنَ العُسْرِ الى الیُسْرِ وَ اقْبَلْ مَعاذیری وحُطَّ عَنّی الذَّنبَ و الوِزْرَ یا رؤوفاً بِعبادِهِ الصّالِحین.

خدایا روزى کن مرا در آن فضیلت شب قدر را و بگردان در آن کارهاى مرا از سختى به آسانى و بپذیر عذرهایم و بریز از من گناه و بار گران را اى مهربان به بندگان شایسته خویش.


دوشنبه 89 شهریور 15 , ساعت 5:33 صبح
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ اجْعَل سَعْیی فیهِ مَشْکوراً و ذَنْبی فیهِ مَغْفوراً و عَمَلی فیهِ مَقْبولاً و عَیْبی فیهِ مَسْتوراً یا أسْمَعَ السّامِعین.

خدایا! کوشش مرا در این ماه قدر دانسته و گناهم را آمرزیده و کردارم را پذیرفته و عیبم را پوشیده بدار، اى شنواترین شنوندگان.



یکشنبه 89 شهریور 14 , ساعت 5:28 صبح
بسم الله الرحمن الرحیم

اللهمّ اجْعَلْنی فیهِ مُحِبّاً لِأَوْلیائِکَ ومُعادیاً لِأَعْدائِکَ مُسْتَنّاً بِسُنَّةِ خاتَمِ اَنْبیائِکَ یا عاصِمَ قُلوبِ النَّبییّن.
خدایا قرار بده در این روز دوست دوستانت و دشمن دشمنانت و پیرو راه و روش خاتم پیغمبرانت اى نگهدار دل‌هاى پیامبران.


شنبه 89 شهریور 13 , ساعت 4:9 صبح
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ إنّی أسْألُکَ فیه ما یُرْضیکَ وأعوذُ بِکَ ممّا یؤذیک وأسألُکَ التّوفیقَ فیهِ لأنْ أطیعَکَ ولا أعْصیکَ یا جَوادَ السّائلین.
خدایا من از تو می خواهم در آن آنچه تو را خوشنود کند و پناه مى برم به تو از آنچه تو را بیازارد واز تو خواهم توفیق در آن براى اینکه فرمانت برم و نافرمانى تو ننمایم اى بخشنده سائلان.


جمعه 89 شهریور 12 , ساعت 7:37 عصر
بسم الله الرحمن الرحیم
... ای خدا چندان که من با عزم و جزم به خود گفتم و خویش را مهیا و آماده طاعتت ساختم و در پیشگاه تو به نماز ایستادم آن هنگام مرا به خواب انداختی و گاهِ مناجات، حال راز و نیاز از من باز گرفتی. ای خدا چه شد که هر چه با خود عهد کرده و گفتم که از این پس سریرتم نیکو خواهد شد و به مجامع اهل توبه و مقام توابین نزدیک می شوم، بلیّه و حادثه ای پیش آمد که به عهد ثابت قدم نماندم و آن بلیّه میان من و خدمتت حایل گردید. ای سید من شاید تو از درگاه لطفت مرا رانده ای و از خدمت بندگیت دورم ساخته ای یا شاید دیدی من حق بندگیت را خفیف شمردم بدین جهت از درگاهت مرا دور کردی یا آنکه دیدی من از تو روی گردانم بدین سبب بر من غضب فرمودی یا آنکه در مقام دروغگویانم یافتی لذا از نظر عنایتت دور افکندی یا شاید دیدی که من شکر گزاری از نعمتهایت نمی کنم مرا محروم ساختی یا شاید مرا در مجالس اهل علم نیافتی به خواری و خذلانم انداختی یا شاید مرا در میان اهل غفلت یافتی بدین جُرم از رحمتت نومیدم کردی یا شاید دیدی در مجالس اهل باطل الفت گرفته ام مرا میان آنها واگذاشتی یا شاید دوست نداشتی دعایم را بشنوی از درگاهت دورم کردی یا شاید به جُرم و گناهم مکافات کردی یا شاید به سبب بی شرمی با حضرتت مجازاتم نمودی ...

   1   2   3   4   5   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ